نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





بغل

یکدیگر را بغل کنید پیش از آنکه خاک شما را بغل کند


[+] نوشته شده توسط سپیده در 11 | |







غریب تر از زنی که گریه میکند

 

غریب تر از زنی که گریه میکند

!!!!!!!! مردی است که نمیداند او را چگونه آرام کند


[+] نوشته شده توسط سپیده در 11 | |







آرزوی خیلی ها بودم

 

آرزوی خیلی ها بودم ! اما اسیر قدرنشناسی “یک” نفر شدم


[+] نوشته شده توسط سپیده در 23 | |







ماه من

مـــاهٍ مــــن نمـــازٍ آیـــات میخــــوانم وقتــــی گــــرفته ای...


[+] نوشته شده توسط سپیده در 11 | |







گریه


 هر وقت گریه می کنم، سبک می شوم؛


 عجب وزنی دارد چند قطره اشک ...!


[+] نوشته شده توسط سپیده در 17 | |







آرامم

آرامم!!

مثل مزرعه ای که تمام محصولش را ملخ ها خورده اند

دیگر نگران داس ها نیستم!!


[+] نوشته شده توسط سپیده در 20 | |







اشتباه از من بود

اشتباه از من بود ،

پر رنگ نوشته بودمت

به سختي پاك مي شوي !

ولي بالاخره پاكت ميكنم...


[+] نوشته شده توسط سپیده در 18 | |







من یک دخــــــترم ...!

من یک دخــــــترم ...!
بدان حوای کســی نمی شوم که به هوای ِ دیگـــــری برود
تنهاییم را با کسی قسمت نمی کنم که روزی تنهاییم بگذارد
روح ِ خداست که در من دمیده شده و احساس نام گرفته
ارزان نمی فروشـــمش ...!
دست هایم بالین ِ کـــودک ِ فردایم خواهد شد بی حرمتش نمی کنم
و به هر کس نمی سپارمش ....


[+] نوشته شده توسط سپیده در 11 | |







حقایق

تو زندگی حقایقی هست که میشه فهمیدامانمیشه فهموند

امان از حقایقی که مغـزاستخوونتومیسوزونه تا بفهمی


[+] نوشته شده توسط سپیده در 21 | |







گفتگو با خدا

خواب دیدم در خواب با

 

خدا گفتگویی داشتم.

 

خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی؟

 

گفتم : اگر وقت داشته باشید.



ادامه مطلب

[+] نوشته شده توسط سپیده در 21 | |







یاحسن مظلوم


الســــــــــــــلام علیک یا ابا عبدالله

وعلی الارواح التی حلت به فنائک

علیـــــــــــــــــکم منی ســـــلام الله

ابـــدا ما بقیـــــهٌ وبًقیٌ الیل ولانهار

ای آب فـــــــرات از کجا می آیی ؟

ناصـــاف ولی چه با صفا می آیی!

خودرانرساندی به لب خشــک حسین


[+] نوشته شده توسط سپیده در 21 | |







خدایا دلم


خدایا

مرا که آفریدی گارانتی هم داشتم؟

دلم.....دلم از کار افتــــــــــــــاده!


[+] نوشته شده توسط سپیده در 11 | |







لایق زنده بودن

..........امشب هنگام خوابیدن با خود قدری فکر کنیم

.........امروز چه کردیم که فردالایق زنده بودن باشیم


[+] نوشته شده توسط سپیده در 11 | |







عاشقانه ها


دلگیر میشوم وقتی فکر میکنم که

عاشقانه هایی که برایت مینویسم

مثل چایی های هستند که خورده نمیشوند!

یخ میکنند وباید دور ریخت!

 


[+] نوشته شده توسط سپیده در 21 | |







موقع درس خوندن

موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسه آدم جذاب می شه. دوست داری ساعت ها بشینی بهشون نگاه کنی


[+] نوشته شده توسط سپیده در 17 | |







تقدیم به خودم وخودت

 

 موقع خسته شدن به دو چیز فکر کن:

 

 

 

 

 

 آنهایی که منتظر شکست تو هستند تا “به تو” بخندند.

 

 

آنهایی که منتظر پیروزی تو هستند تا “با تو” بخندند.

 

 


[+] نوشته شده توسط سپیده در 12 | |







غربت ایام

وقتی از غربت ایام دلم میگیـــــــــرد                مرغ امید من از شدت غـــــــــــــم میمیرد

دل به رویای خوش خاطره ها میبندم                باز هم خاطره ها دست مـــــــــــرا میگیرد

 


[+] نوشته شده توسط سپیده در 8 | |







امید

زندگی میکنم ... حتی اگر بهترین هایم را از دست بدهم!!! چون این زندگی کردن است که بهترین های دیگر را برایم میسازد بگذار هر چه از دست میرود برود؛ من آن را میخواهم که به التماس آلوده نباشد، حتی زندگی را .


[+] نوشته شده توسط سپیده در 9 | |







ماهی مون

: ماهیمون هی میخواست یه چیزی بهم بگه. تادهنشو وا می کرد آب می رفت تو دهنش نمی تونست بگه. دست کردم تو آکواریوم درش آوردم. شروع کرد از خوشحالی بالا پایین پریدن. دلم نیومد دوباره بندازمش اون تو. اینقده بالا پایین پرید خسه شد خوابید. دیدم بهترین موقعست تا خوابه دوباره بندازمش تو آب. ولی الان چندساعته بیدار نشده. یعنی فکرکنم بیدار شده دیده انداختمش اون تو قهر کرده خودشو زده به خواب .......!!!!!!!


[+] نوشته شده توسط سپیده در 8 | |







ماهی

ماهیا چقدر در اشتباهند
قلاب علامت کدام سوال است
که به آن جواب می دهند.............!




[+] نوشته شده توسط سپیده در 8 | |







اگه چشمات من و میخواست

اگه چشمات من و میخواست

                         تو نگاه تو میمردم

اگه دستات مال من بود

                         جون به دستات میسپردم

اگه اسممو میخوندی

                         دیگه از یاد نمیبردم

اگه با من تو میموندی

                          همه دنیا رو میبردم


[+] نوشته شده توسط سپیده در 21 | |







کاش

 کاش یکی بود یکی نبود اول هیچ قصه ای نبود


[+] نوشته شده توسط سپیده در 21 | |







بدون شرح


[+] نوشته شده توسط سپیده در 13 | |







دل

دل است دیگر...
بگذارد بگرید
تا بداند هر آنچه خواست
داشتنی نیست..



[+] نوشته شده توسط سپیده در 13 | |







درد دانستن

برگ های پاییزی
سرشار از شعور ِ درخت اند
و خاطرات سه فصل را بر دوش می کشند
آرام قدم بگذار
بر چهره ی تکیده ی آن ها
این برگها حُرمت دارند...
درد ِ پاییز ،درد ِ ” دانستن ” است


[+] نوشته شده توسط سپیده در 13 | |







اشک


[+] نوشته شده توسط سپیده در 12 | |







اندی ومحمدرضا گلزار


[+] نوشته شده توسط سپیده در 22 | |








خاطرات ، تمام نمیشوند ؛ تمامت میکنند !


[+] نوشته شده توسط سپیده در 22 | |







خیلی وقته دلم نوازش میخواد ...

ولی هر کسی که رسید ...

زد توی سرم ...


[+] نوشته شده توسط سپیده در 19 | |







نصیحت

هر کسی رسید نصیحتم کرد ...

و دریغ از احساس ... و دریغ از دوستی ...

هیچ کَس کمکم نکرد ...


[+] نوشته شده توسط سپیده در 18 | |



صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 17 صفحه بعد